* پیرو اخبار هنری این روزها و همزمان با برگزاری جشنواره های ماه بهمن {جشنواره های فیلم فجر،موسیقی فجر،تئاتر فجر و سرانجام هنرهای تجسمی فجر} و حواشی پوسترهای {نه چندان موفق و در مواردی هم بسیار بد} طراحی شده برای این مناسبت ها و بوق و کرنای رسانه ای در بازنشر چندباره این آثار برای پوشش اخبار این رویدادها و انتقاد مخاطبان و هنرمندان و مخصوصا اساتید اهل فن و تخصص از جمله انتقاد استاد بزرگوار طراحی گرافیک، جناب فرزاد ادیبی به طراحی پوسترهای این رویدادها،بد ندیدم در ذیل ارائه آثاری که متعلق به بیش از ده سال پیش است و برای نمایشگاه سالیانه آثار اساتید و فارغ التحصیلان و هنرجویان هنرستان هنرهای تجسمی پسران و در همان دوران پرشرافت هنرآموزی و هنرجویی {که حقیقتا چیز دندانگیری هم از طراحی و دانش دیزاین در کوله بار هنر نیندوخته بودم و از فضل اساتید آنچنان که باید و شاید نیاموختم} طراحی شده بود، نکته ای رو به عرض رسانم.
* سنتی حسنه در هنرستان هنرهای تجسمی پسران تهران {هنرستان هنرهای زیبای فعلی و هنرستان کمال الملک سابق} وجود داشت (که البته الان بی خبرم از سرانجام این رویه و احوال آن مکان کهن سال) که در کنار طراحی پوستر اصلی توسط یکی از اساتید صاحب فن و تجربه هنرستان، طراحی پوستر و کارت دعوت نمایشگاه سالیانه بین تمام هنرجویان این مرکز آموزشی و فارغ التحصیلان به مسابقه و رقابت گذاشته می شد تا بهترین گزینه و پیشنهاد از سمت خود هنرجویان، توسط اساتید به داوری درآید و بچسبد بر پیشانی هنرستان و سینه دیوارها..تــا بشود آیینه ای صادقانه از نماینده ای بصری از آثار هنرجویان فعال این هنرستان در سطح شهری پرازدحام مثل تهران.. بخاطر دارم آن ایام آثار هنرجویان از فیلتر با کفایت رأی و نظارت اساتیدی چون ایرج انواری، مسعود نجابتی، فرزاد ادیبی، امیرشاهرخ فریوسفی، آریاسپ دادبه، علی شمس، پژمان رحیمی زاده، فرهاد کاشانی، حسین چنعانی، داریوش شریف آبادی، عباس مشهدی زاده، حمیدرضا اندرز و باقی بزرگواران و همچنین مدیریت وقت هنرستان جلال متولی می گذشت..
یعنی خود طراحی پوستر یک رویداد اهمیتی به اندازه شأن و منزلت همان رویداد دارد و نیز طراحی آن در هر سطحی باید به منطقی ترین و بهترین شکل ممکن و موجود به انجام رسد و باید از همه ظرفیت های موجود بهره جست.. {یعنی عقل و منطق این جوری حکم می کنه! البته در جامعه عـُـقلا!} همه اینها را گفتم تا برایمان بیشتر روشن شود که پوسترهای جشنواره های عریض و طویلی چون آن هایی که ذکرشان به میان آمد هرچند که شاید توسط طراحانی کمتر آموخته و یا کم و بیش در حد دانش بصری یک هنرستانی تولید شده باشند.. ولی سهم بی سوادی مدیران و سیاست گذاران و ناظران و صاحبان رأی و آن همه اشخاص که بالاخره دور میز هستند! و همیشه هم هستند! تاثیری جدی در ایجاد وضعیت بلبشوی فعلی و سال های پیش داشته و دارد! و ماهی از سـَر گنده گردد نِی زِ دُم .. بگذریم
* این آثار برای نمایشگاه های سال ١٣٨١ و ١٣٨٢ هنرستان از میان دیگر تجارب هم هنرستانی ها،برگزیده شد و منتشر شد که آن موقع برای ما هنرجویان گرافیک، چاپ آثار خود جایزه ای ارزشمندتر از جایزه مسابقه بود و چراغ راهی برای راه طولانی پیش رو و در بیان اهمیت قائل شدن مجموعه هنرستان به این قبیل آثار معرف هنرستان، همه ساله با نزدیک شدن به روزهای نمایشگاه و افتتاحیه و رساندن آثار به لیتوگرافی و چاپخانه و ..شاهدان بسیاری گواهند به اینکه اساتیدی چون نجابتی و شمس و فریوسفی و قائمی پس از اتمام ساعات اداری و عرف هر فضای آموزشی تا پاسی از شب در کنار هنرجویان برای به بار نشستن تلاش ها و عبور از این پله های اولیه هنرآموزی، از وقت و انرژی خود مایه می گذاشتند بدون چشم داشتی.. و باز بگذریم که در مثال هایی که در آغاز مطلب گفته شد چقدر مدیران این گونه رویدادها مسئولانه و پاسخگو عمل می کنند!
* در طراحی دو کارت دعوت بالا،با "هادی جلدی" همشاگردی آن روزهای زیبای "هنرستان هنرهای تجسمی پسران" همدل و همراه بودم و در کارت پایین هم از تصویر آنالیز شده چهره خود هادی استفاده کردیم.
